کادر درمان در خط مقدم؛ چالش های عاطفی پرستاران در مواجهه با مجروحان جنگی
روایت پرستار بیمارستان فارابی از رنجهای خاموش مجروحان جنگ تحمیلی 12 روزه
در روزهای جنگ تحمیلی 12 روزه، بیمارستان فارابی مانند بسیاری از مراکز درمانی، میزبان مجروحانی بود که از تجاوزهای دشمن آسیب دیده بودند. فاطمه گلی، پرستار واحد آموزش و پیگیری بیمار این بیمارستان، با مرور خاطرات آن دوران، از چالشهای عاطفی و حرفهای خود در هنگام صحبت با مجروحان، از جمله نظامیان و غیرنظامیان، سخن میگوید. او تأکید دارد که تبعات این مجروحیتها گاهی فراتر از آسیبهای جسمی بوده و مشکلات روحی و روانی تلخی را برای بیماران به همراه داشته است.
به گزارش روابط عمومی بیمارستان فارابی دانشگاه علوم پزشکی تهران؛ فاطمه گلی، پرستار واحد آموزش و پیگیری بیمار در روزهایی که بیمارستان فارابی پذیرای مجروحان جنگی بود، در واحد آموزش و پیگیری بیمار مشغول به خدمت بود. او با اشاره به وظیفه این واحد برای پیگیری شرایط بیماران پس از ترخیص و تماس هایی که از طریق تلفن با آن ها برقرار کرده، خاطرات تامل برانگیز و گاه تلخی را از این دوران نقل میکند.
وی در این باره میگوید: «پس از ترخیص مجروحان جنگی، ما تماس میگرفتیم تا پیگیریهای لازم را انجام دهیم و آموزشهای مورد نیاز را برای ادامه درمان به آنها ارائه کنیم. در این تماسها متوجه میشدیم که تبعات آسیب های جنگ برای برخی از این مجروحان بسیار ناراحتکننده بوده است. به خاطر دارم مردی که در آن دوران در اثر برخورد جسم خارجی ناشی از انفجار به چشم، بینایی خود را تا حد زیادی (در حد تشخیص نور) از دست داده بود، به من گفت "از دست دادن بیناییام به اندازه جدایی نامزدم از من، ناراحتم نکرده است." همچنین برخی از مجروحان به دلیل آسیبهای بینایی دچار مشکلات روحی شده بودند و در ابتدا همکاری زیادی با ما نداشتند و حتی برخی حاضر به پاسخگویی به تماسهای ما نیز نبودند.»
گلی همچنین به چالشهای پیگیری تلفنی شرایط مجروحان جنگ اشاره کرد و گفت: «یکی از مشکلات ما این بود که وقتی با نظامیانی که از ناحیه چشم آسیب دیده بودند تماس میگرفتیم، به دلیل ملاحظات و محدودیتهایی که داشتند، نمی توانستیم اطلاعات زیادی از وضعیت بهبودی یا مشکلات چشم آن ها به دست بیاوریم. هرچند با توجه به پروندههای پزشکی، ما اطلاعات وضعیت قبل و بعد عمل چشم بیماران را داریم اما اطلاعاتی که از خود بیماران پس از ترخیص و در زمان تماس تلفنی کسب می کنیم نیز در روند بهبود و ادامه درمان تاثیرگذار است. این را نیز باید بخشی از چالشهای کاری ما در دوران جنگ و پس از آن دانست.»
این پرستار از خاطرهای جالب نیز یاد میکند که در آن برخی از بیماران ساکن در شهرهای دیگر، در تماسهای پیگیری وضعیت درمانی، اولین سوالشان این بود که وضعیت تهران چطور است؟ آیا آنجا مورد اصابت موشک قرار گرفته؟ وی میگوید: «برخی از بیماران به اشتباه تصور میکردند که اصابت موشک به بیمارستان فارابی کرمانشاه مربوط به بیمارستان فارابی تهران است و نگران بودند که نتوانند برای ادامه درمان به تهران مراجعه کنند. در این موارد، ما به آنها اطمینان میدادیم که هیچ مشکلی وجود ندارد و در صورت لزوم میتوانند برای ادامه درمان به بیمارستان فارابی مراجعه کنند.»
اما به گفته گلی، تلخترین خاطره او مربوط به سرباز جوانی است که در حادثه اصابت موشک به زندان اوین، بینایی یک چشم خود را به طور کامل از دست داده بود. او میگوید: «هنگامی که برای پیگیری وضعیت چشم او تماس گرفتیم، حدود ۲۰ دقیقه با هم صحبت کردیم. او از شدت ناراحتی پشت تلفن گریه میکرد و من نیز از ناراحتی او به گریه افتادم. آن شب به قدری غمگین بودم که مدام به صحبتهایی که آن روز با آن جوان داشتم، فکر میکردم و بسیار ناراحت بودم.»
فاطمه گلی با ابراز امیدواری از اینکه هیچگاه چنین اتفاقاتی برای کشور تکرار نشود، در پایان افزود: «اگرچه ما به عنوان پرستار باید در همه شرایط آماده باشیم، اما واقعاً شنیدن ناراحتی این مجروحان درد زیادی داشت و گاهی حتی درد آن ها را از پشت تلفن نیز حس میکردیم. این کار برای خود من بسیار سخت بود. البته این سختی ها و دردها تاثیری در روند پیگیری ما در بیمارستان فارابی از وضعیت مجروحان و ادامه روند درمان آن ها نخواهد داشت»
متن داخل تصویر را وارد کنید: